سی سالم شده. خسته ام و بهانه میگیرم. تهی شده ام. نه عشقی و نه وطنی. متهمم به خیانت و نسل کشی. نه کسی میخواهدم. نه کسی را میخواهم. متهمم به تفاوت. نه کسی میفهمدم. نه کسی را میفهمم.
امروز فهمیدم اسم آهنگ مورد علاقهام را نمیدانم! شاید اسمش این باشد. آهنگ اعلام وضعیت هوا!
همه جا دعوا سر این است که چه باید کرد. دغدغهی من ولی این است که چه میتوانم بکنم.
چه میتوانم بکنم؟
شما خیلی
«احتیاط»
کن دکتر جان...
روزهای خوبی نیست برای شوخی...اما امیدوارم روزهایی برسه که بدون نیاز به شوخی هم لبهامون خندون باشه
موافقم ، تو بگو چه می توان کرد ؟
باز آهنگ اعلام وضعیت هوا روحم را به پرواز در میاورد. به قول دوستم عجب آهنگ ساز معروفیست این آنونیموس!