بنده امشب قصد ندارم به عقبهی موضوع ورود کنم!
خانه جای راحتی است. مادر خوب دارد و میوه و حمام و اینترنت و تخت خواب نرم...
بیابان جای سختی است: باد داغ دارد و پوتین زمخت و عنکبوت و یاد تو -که وقتی سر در گریبان فکر نشخوار می کنم- اینطوری نا غافل حمله می کند...
می توانست اینطور نباشد.
نمی توانست...
شاید.
چه می دانم.
چه فایده. اصلاً.