بابا بیخیال!

انتروپی رو به افزایش است. همه چیز رو به تباهی می رود. محو می شوی. حل می شوی. گم می شوی، مانند سوزنی در انبار کاه. می گردم و می گردم... آیا یک سوزن ارزش اینهمه گشتن را دارد؟


ادبیات دولتی

بنده امشب قصد ندارم به عقبه‌ی موضوع ورود کنم!

می توانست. نمی توانست. می توانست...

خانه جای راحتی است. مادر خوب دارد و میوه و حمام و اینترنت و تخت خواب نرم...

بیابان جای سختی است: باد داغ دارد و پوتین زمخت و عنکبوت و یاد تو -که وقتی سر در گریبان فکر نشخوار می کنم- اینطوری نا غافل حمله می کند...

می توانست اینطور نباشد.

نمی توانست...

شاید.

چه می دانم.

چه فایده. اصلاً.   

ها!

بابا جان من!! منی که در این بیابان تاریک تنها نشسته ام و زل زده ام به آسمان پر ستاره، بی عینک، دغدغه ام اصلن این نیست که ما تحتم را عقرب بگزد یا جانوری از پاچه‌ام بالا بخزد. این را هم بدان که نمی‌دانم دغدغه ام اصلن چیست!

نکند تمام شود.

پاک یادم رفته. کجا بودیم؟ نکند تمام شود...

نخوانید

سال‌ها گذشته است و در خیالِ درمانده‌ام هنوز روی پله های محل قرارمان به انتظار دیدن تو و آن تن پوش سپید جاودانه‌ات نشسته ام تا انگشتان ظریف زنانه ات را در دستان گُنده‌ام بگیرم و در جیب گشاد پالتویم بگذارمشان که گرم شوند...

نره خر

یک نفر هم نیست بیاید لپ ما را بکشد سرمان را نوازش کند در آغوش بگیردمان حالمان را بپرسد بگوید خوبی؟ حق هم دارند ملت. بس که لپمان ریش درآورد و مویمان سفید شد و ریخت و شکممان جلوتر از ما به استقبالشان رفت. کی رغبت می‌کند؟! اه.  

 

 

اخبار علمی

محققین جوان کشور ما پس از مطالعات گسترده روی 74،194،000 بیمار داوطلب نتیجه گرفتند مردان به مراتب بیش از زنان به بیماری‌های التهابی بیضه دچار می‌شوند. این محققین اعلام کردند این نتایج گام مهمی در پیشبرد درک دانشمندان از سازوکار بروز چنین عوارضی محسوب می‌گردد. نتیجه‌ی این بررسی‌ها در آخرین شماره‌ی نشریه‌ی اینترنشنال ژورنال آو تستیکولار ریسرچ به چاپ رسیده است.

عمویادگار

خدا بیامرزدش. می‌گفت آخرسر همه‌چیز را حکیم‌باشی می‌خورد. نگفته بود حکیم باشی شدن چقدر کار می‌برد و فکرش را هم نمی‌کردیم این همه‌چیز شامل چه چیزهایی که نمی‌شود!

خوب

پیرمرد خوب

قصه گوی ظهرهای تابستانم رفت...